زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

آقا نجفی اصفهانی

آقانَجَفیِ اِصْفَهانی، محمدباقر بن محمدتقی بن میرزا عبدالرحیم ایوانکیی تهرانی مسجدشاهی (1234-1301ق /  1818-1883م)، فقیه و اصولی امامی، شهره به حُسن اخلاق و پرهیزگاری. پدرش اهل ایوانکی، از توابع استان سمنان و از روحانیون برجسته است که شرحی بر معالم شهید ثانی (ه‍ م) به نام هدایةالمسترشدین نوشته است. محمدتقی به علت مهاجرت پدرش میرزا عبدالرحیم به عراق، در آن دیار نشأت یافت، ولی پس از تکمیل تحصیلات به ایران بازگشت و در اصفهان مسکن گزید و در مسجدشاه این شهر، حوزۀ درس دایر کرد که بعدها تولیت این مسجد به عهدۀ فرزندانش نهاده شد و به همین مناسبت اینان به «مسجدشاهی» معروف گشتند. آقا نجفی از سوی مادر نوۀ شیخ جعفر کاشف‎الغطاء (د 1227ق / 1812م) بود. محمدباقر در هنگام مرگ پدر 13 ساله بود و تربیت وی را مادرش به عهده گرفت. 3 بار ازدواج کرد و صاحب 6 پسر و 3 دختر گردید. پسران او همه از عالمان بودند. مشهورترین آنان شیخ محمدتقی آقا نجفی (ه‍ م) برادر محمدحسین، صاحب الفصول الغرویّة بود. تحصیلات نخستین محمدباقر در اصفهان نزد علمای آن زمان انجام شد. پس از ازدواج، برای ادامۀ تحصیل به عراق رفت و فقه را در نجف در نزد دایی خود شیخ حسن کاشف‎الغطاء مؤلف انوارالفقاهة و شیخ محمدحسن صاحب جواهر، و اصول را نزد شیخ مرتضیٰ انصاری خواند. او از نخستین شاگردان شیخ انصاری بود و ابتدا نزد وی حاشیۀ پدرش بر معالم‎الاصول را خواند. آقا نجفی سرانجام به مقام علمی والایی دست یافت و به اصفهان بازگشت و در مسجدشاه بر مسند پدر نشست و حوزۀ درس خود را تشکیل داد و فضلایی مانند سیداسماعیل صدر، سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی، شیخ شریعت اصفهانی و فرزندش شیخ محمدتقی که در زمان حیات پدر شهرت و نفوذ یافت، نزد وی تلمذ کردند. تألیفات او عبارتند از: 1. لبّ‎الفقه، که آن را در 32 سالگی نوشت و فقط یک جلد ناقص آن که دربارۀ طهارت تا باب وضوء است، در کتابخانۀ حسن صدرالدین وجود دارد؛ 2. رسالۀ حُجّیّة الظن الطریقی، که با کتاب هدایةالمسترشدین پدرش به چاپ رسیده است؛ 3. لبّ‎الاصول.

فعالیت اجتماعی

نفوذ دینی و اجتماعی او پس از درگذشت علمای مشهور اصفهان مانند سیداسدالله افزایش یافت و او به چنان قدرتی رسید که توانا بر اجرای حدود شرعیه گردید. از آنجا که برای امر به معروف و نهی از منکر اهمیت خاصی قائل بود و از طرفی صاحب قضاوت و فتوا هم بود، درگیر امور مردم شد و به قضاوت نشست. مردم هم برای رفع گرفتاریهایشان به وی مراجعه می‎کردند و از این‎رو، نفوذ و قدرتی برای حکومت محلی اصفهان باقی نماند. او در برخورد با کافران و مرتدان قاطع بود به نحوی که تعدادی از بابیها به فرمان او به قتل رسیدند. در اجرای حدود شرعیه قاطعیتی تمام داشت چنانکه در یک روز حکم اعدام 27 تن را صادر کرد که حکم در مورد 12 تن آنان اجرا شد و بقیه فرار کردند. به هر حال حکم او در مسائل حقوقی و جزایی نافذ و جاری بود.
آقانجفی، به علت توجه به کارهای مردم و یاری آنان، محبوبیتی بسیار داشت، چنانکه چون در 1300ق / 1882م به قصد التزام مجاورت مشاهد مقدسه تصمیم به مهاجرت گرفت، مردم اصفهان جمع شدند و مانع خروج او گشتند، ولی او شب‌هنگام پنهانی از اصفهان خارج شد و چندی پس از ورود به نجف در صفر 1301ق /  دسامبر 1883م درگذشت و در آرامگاه جد خود شیخ‎جعفر کاشف‎الغطاء به خاک سپرده شد.

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة، 18 / 282، 287؛ همو، طبقات اعلام ‎الشیعه فی القرن الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضیٰ، 1404ق، صص 198-199؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر والآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1363ش،1 / 192-193؛ امینی، عبدالحسین، شهداءالفضیلة، قم، دارالشهاب، صص 350-351؛ حرزالدین، محمد، معارف‎الرجال، قم، 1405ق، 1 / 115-116؛ سپنتا، عبدالحسین، تاریخچۀ اوقاف اصفهان، اصفهان، ادارۀ کل اوقاف، 1364ش، ص 424؛ قمی، عباس، الفوائدالرضویة، تهران، 1327ش، صص 409-410؛ همو، الکنیٰ والالقاب، تهران، مکتبةالصدر، 1397ق، 2 / 6؛ همو، هدیةالاحباب، تهران، امیرکبیر، 1363ش، صص 204-205؛ مدرس، محمدعلی، ریحانةالادب، تبریز، 1346ش، 3 / 404؛ معلم حبیب‎آبادی، محمدعلی، مکارم‎الآثار، اصفهان، ادارۀ کل فرهنگ و هنر، 1351ش، 3 / 1007، 1009-1010؛ مهدوی، مصلح‎الدین، تذکرةالقبور، اصفهان، 1348ش، ص 160.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.